افزایش رقم کالابرگ سه دهک اول به ۶۲۰ هزارتومان/ پرداخت حداقل یک نوبت دیگر کالابرگ برای عید یا ماه رمضان
“احمد میدری” از تامین منابع مالی مرحله پنجم کالابرگ خبر داد
رشد دو برابری پوشش کالابرگ در دولت چهاردهم؛ ۸۴ میلیون نفر مشمول شدند
افزایش سهم اقتصاد دیجیتال در کشور با اجرای دو طرح تحول آفرین
بانک مرکزی: حد مجاز نسبت خالص داراییهای ثابت بانکی، حداکثر ۳۰ درصد است
سقف گرانترین پرواز ۶ میلیون و ۹۰۰ هزار تومان/ بلیتها از نرخ تعیین شده ارزانتر فروخته میشوند
یک عضو کمیسیون انرژی به نقل از وزیر نفت: وزیر نفت مخالف مصوبه جدید بنزینی دولت است
عارف: در صنعت نساجی باید به وضعیت پایدار برسیم/ مخالفت با واردات بی رویهبحران ناترازی انرژی تنها یک مسئله فنی یا اقتصادی نیست؛ ریشههای آن در فرهنگ مصرف و الگوی زیست اجتماعی ما نهفته است. در این میان، زنان و خانوادهها بهعنوان بازیگران پنهان اما اثرگذار میتوانند نقش تعیینکنندهای در اصلاح الگوی مصرف و بهبود معیشت ملی ایفا کنند.
به گزارش پیک صنعت جنوب، الناز بزمکدار در یادداشت خود آورده است: ناترازی انرژی در ایران طی سالهای اخیر به یکی از چالشهای بنیادین کشور تبدیل شده است. از یکسو، رشد مصرف بیرویه و تداوم الگوهای ناکارآمد، ایران را به سمت وابستگی به واردات سوق داده و از سوی دیگر، فرصتهای اقتصادی ناشی از صرفهجویی و بهینهسازی همچنان مغفول مانده است.
در چنین شرایطی، یک ظرفیت اجتماعی کمتر دیدهشده اما بسیار مهم میتواند معادلات انرژی کشور را تغییر دهد: زنان و خانوادهها. حضور زنان در سطوح مدیریتی، ضمن ارتقای رویکردهای نوآورانه در تصمیمگیری، زمینه انتقال آگاهی و فرهنگ صرفهجویی به بطن خانوادهها و جامعه را فراهم میسازد. تجربه نشان داده است که زنان، به دلیل نقش محوری در مدیریت هزینهها و مصرف خانوار، قادرند الگوهای پایدار و مؤثر در استفاده از انرژی ایجاد کنند؛ از نحوه مصرف لوازم خانگی گرفته تا تربیت نسل آینده با رویکردی مسئولانه در برابر منابع.
برآوردها نشان میدهد که اگر تنها نصف هزینههای واردات بنزین و گازوئیل و سود حاصل از جمعآوری گازهای مشعل از رهگذر اجرای طرحهای بهینهسازی به چرخه اقتصاد بازگردد، بخش بزرگی از چالشهای اقتصادی کشور برطرف خواهد شد. چنین صرفهجوییهایی نهتنها از فشار بر بودجه عمومی میکاهد، بلکه بهطور مستقیم سطح رفاه و معیشت مردم را بهبود میبخشد.
از این منظر، اصلاح الگوی مصرف بیش از آنکه یک پروژه فنی باشد، یک پروژه فرهنگی و اجتماعی است. بدون بهرهگیری از ظرفیتهای زنان، این تحول امکان تحقق نخواهد داشت. زنان بهعنوان مادران، مدیران و معلمان جامعه، همان حلقه واسطی هستند که میتوانند فاصله میان سیاستهای کلان و رفتارهای خرد روزمره را پر کنند.
بحران انرژی در ایران تنها با توسعه زیرساخت یا سرمایهگذاریهای جدید مهار نخواهد شد؛ بلکه به مشارکت اجتماعی گسترده نیاز دارد. زنان، بهعنوان عاملان تغییر در سطح خانواده و جامعه، میتوانند نقشی حیاتی در اصلاح الگوی مصرف و کاهش ناترازی ایفا کنند. به بیان دیگر، اگر سیاستگذاران به این ظرفیت اجتماعی توجه کنند، ناترازی انرژی نه یک تهدید، بلکه فرصتی برای بازآفرینی فرهنگ مصرف و تحقق رفاه پایدار خواهد بود.
یادداشت: الناز بزمکدار
دیدگاهتان را بنویسید