“احمد میدری” از تامین منابع مالی مرحله پنجم کالابرگ خبر داد
رشد دو برابری پوشش کالابرگ در دولت چهاردهم؛ ۸۴ میلیون نفر مشمول شدند
افزایش سهم اقتصاد دیجیتال در کشور با اجرای دو طرح تحول آفرین
بانک مرکزی: حد مجاز نسبت خالص داراییهای ثابت بانکی، حداکثر ۳۰ درصد است
سقف گرانترین پرواز ۶ میلیون و ۹۰۰ هزار تومان/ بلیتها از نرخ تعیین شده ارزانتر فروخته میشوند
یک عضو کمیسیون انرژی به نقل از وزیر نفت: وزیر نفت مخالف مصوبه جدید بنزینی دولت است
عارف: در صنعت نساجی باید به وضعیت پایدار برسیم/ مخالفت با واردات بی رویه
بنزین سوپر با قیمت پایه فروخته شد/ تاریخ تحویل، ۸ آذرصنعت فولاد ایران که سالها بهعنوان یکی از پیشرانهای توسعه صنعتی و صادراتی کشور شناخته میشد، امروز با چالشی جدی دستوپنجه نرم میکند. مشکل از جایی آغاز میشود که در سیاستگذاری انرژی، گاز طبیعی مصرفی در فرآیند احیای مستقیم – یعنی همان جایی که آهن اسفنجی تولید میشود – بهاشتباه در دسته سوختهای حرارتی قرار گرفته است. این خطای بنیادین، هم هزینههای تولید را بهشدت افزایش داده و هم مزیت رقابتی ایران را در بازارهای جهانی تضعیف کرده است.
به گزارش پیک صنعت جنوب، در فرآیند احیای مستقیم (DRI)، گاز طبیعی نه تنها انرژی، بلکه خوراک شیمیایی اصلی محسوب میشود. برخلاف کورهها یا واحدهای نورد که گاز صرفاً نقش سوخت دارد، در تولید آهن اسفنجی خودِ گاز در واکنش شیمیایی مصرف میشود و بخشی از محصول را میسازد. همین تفاوت ماهوی موجب شده در کشورهای صنعتی، گاز مصرفی این بخش تحت عنوان «خوراک» شناسایی و مشمول تعرفهها و معافیتهای حمایتی شود. با این حال در ایران، همین گاز با نرخهای جهانی و بدون هیچ تمایزی از سوختهای حرارتی محاسبه میشود و علاوه بر آن مالیات بر ارزش افزوده نیز به آن تعلق میگیرد.
پیامد چنین سیاستی، رشد سرسامآور هزینههاست. امروز سهم گاز در بهای تمامشده آهن اسفنجی به بیش از ۴۰ درصد رسیده است. این افزایش مستقیم خود را در قیمت شمش فولاد نشان میدهد و سپس به محصولات پاییندستی مثل میلگرد، ورق و مقاطع فولادی منتقل میشود. در نهایت صنایع بزرگی چون ساختمان، خودروسازی و لوازم خانگی با موج تورمی مواجه میشوند و مصرفکننده نهایی نیز فشار آن را تحمل میکند. از سوی دیگر، بازار صادراتی ایران نیز لطمه دیده است؛ چرا که کشورهایی مانند قطر، عربستان، هند و ترکیه با سیاستهای حمایتی و تعرفههای ترجیحی هزینه تولید خود را پایین نگه داشتهاند و بهراحتی در حال جذب بازارهای منطقهای هستند.
اگر این روند ادامه یابد، چشمانداز صنعت احیای مستقیم در ایران مبهم خواهد بود. کاهش ظرفیت تولید، تعطیلی واحدهای کوچک و متوسط، افت صادرات، بیکاری و کاهش سرمایهگذاری در فناوری و بهرهوری انرژی از تبعات محتمل این وضعیت است. چنین چرخهای میتواند فاصله ایران با رقبا را بیشتر کرده و جایگاه پیشین کشور در تولید آهن اسفنجی جهان را بهطور جدی تهدید کند.
برای برونرفت از این تنگنا، چارهای جز اصلاح فوری سیاستها وجود ندارد. نخست باید ماهیت خوراکی گاز در واحدهای DRI به رسمیت شناخته شده و تعرفهای متناسب برای آن تعیین شود. سپس مالیات بر ارزش افزوده بر نهاده تولید – بهویژه برای واحدهای صادراتمحور – حذف یا دستکم روند بازپرداخت آن تسهیل گردد. انعقاد قراردادهای بلندمدت با قیمتهای پایدار میتواند فضای پیشبینیپذیر برای تولیدکنندگان فراهم کند. در کنار این اقدامات، حمایت از نوسازی تجهیزات و بهینهسازی مصرف انرژی نیز ضروری است تا وابستگی به گاز کاهش یابد و هزینهها مدیریت شود.
بهطور کلی، فولاد ایران با تکیه بر منابع عظیم گاز و فناوری احیای مستقیم، تا چند سال پیش یکی از موفقترین صنایع کشور در جذب سرمایه، اشتغالزایی و ارزآوری بود. اما ادامه سیاستهای کنونی، این مزیت راهبردی را به سرعت تحلیل میبرد. تنها بازگشت به منطق اقتصادی و درک دقیق نقش گاز در فرآیند احیای مستقیم میتواند تضمینکننده آیندهای پایدار برای این صنعت حیاتی باشد.