“احمد میدری” از تامین منابع مالی مرحله پنجم کالابرگ خبر داد
رشد دو برابری پوشش کالابرگ در دولت چهاردهم؛ ۸۴ میلیون نفر مشمول شدند
افزایش سهم اقتصاد دیجیتال در کشور با اجرای دو طرح تحول آفرین
بانک مرکزی: حد مجاز نسبت خالص داراییهای ثابت بانکی، حداکثر ۳۰ درصد است
سقف گرانترین پرواز ۶ میلیون و ۹۰۰ هزار تومان/ بلیتها از نرخ تعیین شده ارزانتر فروخته میشوند
یک عضو کمیسیون انرژی به نقل از وزیر نفت: وزیر نفت مخالف مصوبه جدید بنزینی دولت است
عارف: در صنعت نساجی باید به وضعیت پایدار برسیم/ مخالفت با واردات بی رویه
بنزین سوپر با قیمت پایه فروخته شد/ تاریخ تحویل، ۸ آذربه گزارش پیک صنعت جنوب، ریسپانسیبل استیت کرفت با انتشار یادداشتی مدعی شد: دهه ۲۰۱۵ تا ۲۰۲۵ دورهای حیاتی در روابط روسیه و ایران بود. در سپتامبر ۲۰۱۵، روسیه، ایران، سوریه و عراق شبکه مشترک تبادل اطلاعاتی به نام RSII (شبکه اطلاعاتی مشترک روسیه، سوریه، ایران و عراق) را تشکیل دادند. چند روز بعد، ایران و روسیه که آخرین بار در قرن شانزدهم علیه عثمانیها در کنار یکدیگر جنگدیدند، بهطور غیرمنتظرهای عملیات نظامی مشترک آغاز کردند.
هدف آنها تقویت دولت سوریه در جریان جنگ داخلی بود.این همکاری منجر به تعریف یک استراتژی نظامی شد؛ نیروی هوایی روسیه بر آسمانها مسلط شد و حملات گستردهای علیه شورشیان سوری انجام داد، در حالیکه نیروهای ایرانی در زمین پیشروی میکردند.
این نشریه در ادامه مدعی شد: فراتر از میدان نبرد، روابط دوجانبه تهران و مسکو در چندین حوزه گسترش یافت. روسیه سرانجام سیستم دفاع موشکی اس-۳۰۰ که مدتها معطل مانده بود را در سال ۲۰۱۶ به ایران تحویل داد و حتی نقشی میانجیگرانه بین تهران و ریاض در مذاکرات اوپک ایفا کرد.
به این ترتیب، عربستان سعودی از مشروط کردن کاهش تولید نفت خود به کاهش تولید همزمان تولید نفت ایران اجتناب کرد. با این حال، با وجود همکاری فزاینده، اختلاف نظر میان دو بازیگر همچنان وجود داشت. اختلافات بر سر تقسیم قراردادهای بازسازی پس از جنگ در سوریه بهوجود آمد، زیرا هر دو طرف برای به دست آوردن سهم بزرگتری از منافع اقتصادی رقابت میکردند.
ایران همچنین به دنبال تسلیحات پیشرفته، از جمله جنگندههای سوخو-۳۵ بود، اما روسیه بارها در تکمیل قرارداد فروش تسلیحات تعلل کرد. با این وجود، روابط ادامه یافت و تقویت شد. در این مرحله، با اینکه روسیه برتری را حفظ میکرد، نیروی هوایی این بازیگر نقش تعیینکنندهای در سوریه ایفا میکرد و مسکو همچنان قدرت غالب نظامی و اقتصادی بود.
این تعادل در سال ۲۰۲۲ با حمله تمامعیار روسیه به اوکراین تغییر کرد. جنگ بهطور چشمگیری روابط روسیه و ایران را تحت تاثیر قرار داد. در حالی که جنگ طولانیتر میشد، روسیه خود را بیشتر از پیش منزوی میدید، از تحریمهای بینالمللی رنج میبرد و برای نبردی طولانی آماده نبود.
در جستجوی حمایت نظامی و با محدودیتهایی که تحریمهای غربی اعمال کرده بودند، مسکو به تهران روی آورد. ایران که خود تحت تحریمهای سنگین، بهویژه پس از خروج آمریکا از برجام قرار داشت، از این وضعیت فرصت سازی کرد. تهران در همان بازه زمانی همکاری نظامیاش با روسیه را افزایش داد و تقویت کرد.
حمایت ایران از روسیه تنها بر اساس انگیزههای مالی نبود. مهمتر از آن، این حمایت بازتابی از بلندپروازیهای استراتژیک تهران برای بازنگری در دینامیک قدرت در روابط نامتقارن بود. برای دههها، روسیه شرایط را تعیین کرده بود و از برتری اقتصادی و نظامی خود بهره میبرد. از همین رو، ایران بهدنبال بهدست آوردن اهرم فشار و تثبیت خود بهعنوان یک شریک ضروری بود. این استراتژی نتیجه بخش بود و روسیه ماهواره نظامی «خیام» ایران را به فضا پرتاب کرد که نشاندهنده همکاری تکنولوژیکی عمیقتر بود.

به ادعای ریسپانسیبل استیت کرفت، نفوذ ایران بر روسیه، محدودیتهای مشخصی داشت. مسکو همچنان از تحویل هواپیماهای پیشرفته به ایران خودداری میکرد و در جریان رویارویی ایران با اسرائیل در آوریل و اکتبر ۲۰۲۴، حمایتی معنادار از تهران به عمل نیاورد. این مسئله نشان داد که علیرغم تعمیق همکاریها، این شراکت همچنان تحت تأثیر منافع متعارض و نابرابریهای قدرت باقی مانده است.
با اینحال، روشن است که روابط ایران و روسیه بهطور اساسی تحت تأثیر جنگ اوکراین و تلاشهای مشترک آنها برای حفظ دولت اسد در سوریه قرار داشته است. اکنون این پرسش مطرح میشود؛ با سقوط دولت سوریه و افزایش احتمال آتشبس یا توافق صلح در اوکراین، سرنوشت این رابطه چه خواهد شد؟
به ادعای ناظران، سقوط دولت اسد خلایی فزایندهای در روابط ایران و روسیه ایجاد کرده است. نخست، همکاری نظامی اصلی این دو کشور -یعنی تعامل در سوریه- عملاً به پایان رسیده است. دوم، بدون تهدید مشترک در سوریه، همپوشانی منافع دو کشور در خاورمیانه کاهش یافته است. از نظر تاریخی، ایران و روسیه در بسیاری از مسائل منطقهای، بهویژه درباره دشمنی تهران با اسرائیل و روابط آن با کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس، اختلافات قابلتوجهی داشتهاند.
علاوه بر این، پایان جنگ اوکراین میتواند روابط دو کشور را تحت تاثیر قرار دهد. بدون این جنگ، این احتمال وجود دارد که اهمیت استراتژیک تهران برای مسکو کاهش مییابد. این تغییر، بار دیگر نابرابری در روابط را احیا خواهد کرد.
به ادعای ناظران، احتمال زیادی وجود دارد که روسیه، در تلاش برای دستیابی به یک آتشبس یا توافق صلح مطلوب در اوکراین و بهبود روابط با ایالات متحده، بخواهد تنشهای خود را در سایر حوزههای مورد اختلاف با واشنگتن کاهش دهد. خواست مسکو میتواند روابط این کشور با تهران را تحت تاثیر قرار دهد.
بدون اسد و پس از پایان جنگ اوکراین، روسیه دلایل راهبردی کمتری برای حفظ روابط نزدیک با تهران خواهد داشت و ممکن است ایران را در حاشیه قرار دهد. علاوه بر نزدیکی به ایالات متحده، روسیه انگیزههای دیگری نیز برای فاصله گرفتن از ایران خواهد داشت. یکی از مهمترین عوامل، روابط مسکو با اسرائیل است؛ مشارکتی که کرملین همواره تلاش کرده آن را حفظ و گسترش دهد.
عامل مهم دیگر، تغییرات ژئوپلیتیکی در خلیج فارس است. با احیای سیاست «فشار حداکثری» دولت ترامپ علیه ایران، احتمالاً کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس، از جمله عربستان سعودی و امارات، بیش از پیش به ایالات متحده نزدیک خواهند شد یا حداقل تحت فشار برای انجام این کار قرار خواهند گرفت. در این شرایط، فاصله گرفتن از ایران میتواند به روسیه کمک کند تا روابط خود را با این کشورها حفظ کند، بدون آنکه شرکای منطقهای کلیدیاش را از خود براند.
به ادعای این نشریه، این تغییر، ممکن است موجب شود تا ایران در استراتژی خود تجدید نظر کند. با اجرای مجدد سیاست فشار حداکثری توسط ترامپ، تهران به حمایت دیپلماتیک روسیه در سازمان ملل نیاز خواهد داشت تا از تصویب قطعنامهها و اعمال تحریمهای جدید جلوگیری کند.
دیدگاهتان را بنویسید